بررسی عملیات والفجر8
1-عملیات والفجر8 -رویکرد ارتش
منطقه عملياتي جنوب در مسير جاده آبادان به اروندكنار در ساحل شرقي و غربي رودخانه اروند رود از ابتداي جنگ تقريباً مسكوت مانده و تنها آتش هاي پراكنده از دو طرف در آن اجراء مي گرديد. عدم موفقيت كامل در منطقه شرق دجله براي دست يابي به محورهاي منتهي به بصره و تهديد و تصرف اين شهر توسط نيروهاي ايراني ،نظر كارشناسان را به سمت استفاده از منطقه اروند كنار و شهر فاو جهت تهديد بصره از جنوب متمايل نمود، ولي موانع بزرگي مانند رودخانه اروند با جزر و مدهاي بسيار شديد و كمبود وسايل و تجهيزات عبور از رودخانه و نياز به عبور دادن حجم بسيار بالاي تجهيزات از اين رودخانه و احتمال پذيرش تلفات و ضايعات سنگين، باعث گرديد تا بدست آوردن راهي مناسب براي اجراي عمليات زمان قابل توجهي را به خود اختصاص دهد.
سرانجام عمليات والفجر ۸ با رمز يا فاطمه الزهراء (س) در سه محور طراحي و اجراء گرديد محور نخست در منطقه اروندكنار جهت تصرف شهر فاو و حركت از جاده ابوالخصيب به طرف بصره به عنوان به عنوان تك اصلي،در اين محور نيروهاي غواص و قايق سوار به عنوان خط شكن به دشمن يورش برده و نيروهاي ارتش جمهوري اسلامي ايران شامل يگانهاي نصب پل، قرارگاه رعد نيروي هوايي و قرارگاه هوانيروز به همراه بيش از ۵۰ گردان توپخانه شامل نزديك به ۱۰۰۰ قبضه توپ آتشي را بر روي دشمن اجراء نمودند كه در طول ۸ سال دفاع مقدس بي سابقه بوده است.
در محور دوم در منطقه شلمچه تك پشتيباني محدودي توسط سپاه و در محور سوم از شلمچه تا كوشك در امتداد ۵۰ كيلومتري خط جبهه بيش از ۵ لشكر نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران در واقع يك تك پشتيباني مهم و عمليات انتحاري بسيار بزرگ را به نمايش گذاشتند.
عملياتي كه هر چند نتوانست به تصرف خطوطي از دشمن منجر گرديد ولي به استناد مدارك زير موفق شد ضمن به اشتباه انداختن عراق در تشخيص محل تك اصلي در آغاز عمليات بار سنگين پاتك هاي عراقي را در روزهاي اوليه موفقيت عمليات در منطقه اروند كنار و فاو عراق كاهش داده و موجب شود كه نيروهاي ايراني بتوانند سرپل تصرفي خود را در منطقه بين اروند كنار و خورعبدالله تثبيت نمايند.
- يكي از مسئولين توجيه سياسي ارتش عراق در ۱۴/۱/۱۳۶۴ كمتر از يك هفته قبل از شروع عمليات والفجر ۸ طي مصاحبه اي در پاسخ به خبرنگار راديو مونت كارلو اظهار داشت: حمله اصلي ايراني ها به منظور قطع جاده بصره بغداد و ايجاد شكاف بين سپاههاي ۴و۶ در منطقه هوالهويزه صورت خواهد گرفت.
- يكي از مسئولين اطلاعاتي ستاد كل ا رتش عراق چند روز قبل از شروع عمليات والفجر ۸ در بازديد از جبهه فاو و در جمع فرماندهان عراقي اظهار كرد: در منطقه غرب اروند تهديدي از سوي ايران وجود ندارد لذا ممكن است تعدادي يگان علاوه بر آنچه تاكنون از اين منطقه برداشت شده است از منطقه به سپاه ۶ در شرق دجله اختصاص يابد.
- سرلشكر ماهر عبدالرشيد فرمانده سپاه ۳ عراق مستقر در جبهه شرق بصره حتي در تاريخ ۲۶/۱/۶۴ يعني يك هفته بعد از عمليات والفجر ۸ و اشغال شهر فاو عراق اظهار داشته است: تك اصلي نيروهاي ايراني در روزهاي آينده در منطقه هورالهويزه انجام خواهد شد و لذا از ارسال و اعزام نيرو به منطقه فاو جلوگيري مي كند.
- اطلاعات بدست آمده از اسراي عراقي عمليات والفجر ۸ نيز اين مطلب را تاييد مي كند كه ارتش عراق استعداد قابل توجهي از يگانهاي خود را تا شروع عمليات والفجر ۸ از جبهه فاو كه به مسئوليت سپاه ۷ اداره مي گرديد برداشت نموده و به شرق دجله جهت تقويت اعزام نموده است.
نتيجه :
- در محورهاي پشتيباني هدفهاي زميني تامين نگرديد ولي اهداف كلي كه موفقيت تك اصلي بود بطور كامل بدست آمد.
- حدود ۳۰ كيلومتر مربع از خاك ميهن اسلامي و حدود ۷۷۰ كيلومتر از خاك عراق آزاد شد و ارتباط عراق با آبهاي آزاد قطع گرديد. شهر فاو آزاد شد و اسكله هاي فاو به تصرف درآمد و نيروهاي ايراني در ۲۰ كيلومتري بندر ام القصر مستقر شدند.
- ۱۷۰۰۰ نفر كشته و ۲۵۰۰۰ نفر زخمي و ۲۵۰۰ نفر اسير تلفات انساني نيروهاي عراق بود كه تعداد قابل توجهي از افسران ارشد عراقي جزء اين نفرات بودند.
- انهدام ۶۰۰ دستگاه تانك و نفربر، ۵۰۰ دستگاه خودرو، ۱۵۰ عراده توپ ضد هوايي، ۳۰ ناوچه جنگي و ۱۰ فروند لنج شناور ،۷۰ هواپيما و ۱۰ فروند بالگرد از جمله ضايعات عراق بود.
- آمار غنائم نيز شامل ۱۲۰ دستگاه تانك و نفربر، ۱۷۰ دستگاه توپ ضدهوايي،خمپاره انداز و ۲۰ عراده توپ صحرايي به همراه مقادير زيادي وسايل مخابراتي و تجهيزات نظامي و رادارهاي مختلف بود.
منبع : کتاب اطلس نبردهای ماندگار
نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی
2-بررسی عملیات والفجر 8-رویکرد سپاه
عملیات والفجر 8
منطقه: جبهه جنوبي - فاو
رمز: يا فاطمهالزهرا (س)
تاريخ: 20/11/1364 تا 9/2/1365
هدف: تصرف فاو و تهديد بصره از جنوب
وسعت منطقه آزاد شده: 600 كيلومتر مربع
پس از عمليات بدر، در سطوح عالي جنگ پذيرفته شد كه سپاه و ارتش ضمن پشتيباني از يكديگر، هركدام مستقلاً طرحريزي عمليات كنند و اجرا نمايند. همچنين مدتي پس از اين تصميم، امام خميني سپاه را موظف كرد تا همچون ارتش، از قواي سهگانه زميني، هوايي و دريايي برخوردار باشد. البته سپاه هم زمان با عمليات خيبر تشكيل يگان دريايي داده بود، ليكن تشكيل نيروي دريايي مسئله جديدي بود. عمليات والفجر8 اولين نبرد سپاه بعد از دريافت حكم تشكيل سه نيرو بود. در اين عمليات هر سه نيروي سپاه به كار گرفته شدند، هرچند كه نيروي هوايي آن از پدافند هوايي و موشكي فراتر نرفته بود. بدين ترتيب اين عمليات با طراحي و فرماندهي سپاه پاسداران اجرا شد و به منظور پشتيباني از اين عمليات، يك تك فريب در هور و دو تك پشتيباني در شلمچه و امالرصاص نيز انجام شد. تك فريب را سپاه در هور اجرا كرد. اين تك، عملياتي بود مهندسي كه سبب غافلگيري بزرگ دشمن شد و به نيروي خودي امكان داد قبل از هوشيار شدن دشمن، موقعيت خود را در منطقه فاو مستحكم سازد. عمليات شلمچه به فرماندهي ارتش اجرا شد و اگر چه به شكستن خط دشمن نينجاميد و بيش از 48 ساعت ادامه نيافت ولي در دو روز اول عمليات، نقش پشتيباني را براي منطقه فاو داشت. همچنين تك پشتيباني سپاه در جزيرة امالرصاص كه به شكستن خط دشمن و آزادي اين جزيره انجاميد، تأثير مهمي در پشتيباني "والفجر8" داشت، هر چند در اين عمليات نيز پس از 48 ساعت، بر اثر فشار دشمن منطقه تصرف شده تخليه گرديد.
تك اصلي در فاو در حالي كه دشمن غافل بود، با عبور نيروهاي غواص از رودخانه عريض اروند آغاز شد و در زماني كوتاه با گسترش سرپل گرفته شده، رأسالبيشه، كارخانه نمك، سايتهاي موشكي و شهر فاو آزاد شد و نيروهاي خودي آماده مقابله با پاتكهاي دشمن شدند. از سوي ديگر، دشمن كه در آغاز عمليات با يگانهاي موجود خود در منطقه به مقابله با رزمندگان برخاسته بود، پس از فرو ريختن مواضعش به سرعت يگانهاي گارد را وارد نبرد كرد تا با ايجاد تأخير فرصت لازم را براي ورود يگانهاي احتياط ارتش عراق فراهم آورند. امّا يگانهاي گارد نه تنها نتوانستند در تثبيت مواضع آزادشده تأخير ايجاد كنند، بلكه سازمان شان نيز متلاشي شد و عقبنشيني كردند و ناگزير به عقب گريختند. ورود يگانهاي احتياط ارتش عراق به ميدان نبرد مؤثر نبود و 75 روز پاتك آنها فقط بر آمار تلفات و خسارتهاي دشمن افزود، چندان كه سرفرماندهي ارتش عراق به يقين رسيد كه تلاش براي بازپسگيري فاو به جايي نميرسد و به جز انهدام يگانهايش نتيجهاي ندارد، لذا پاتكها را متوقف كرد. بدين ترتيب سواحل عراق در كنار خليج فارس و هم مرز با كويت در تصرف رزمندگان ايران باقي ماند. [1]
[1] برگرفته از کتاب اطلس جنگ ایران و عراق، فشرده نبردهای زمینی، حسن دری، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ